سلام کی فرزندخونده گرفته جدیدا بیاد صحبت کنیم

البته خونه رو خودمون ساختیم

درسته ولی خب دنیا دیگه مثل قبل نیست 

من خودم دختر همسرم از ازدواج قبلش پیشمه مثل بچه خودمه اخرش اون مامانشو مسلما دوست داره چون هر چی باشه مادر واقعیه حالا هر چقدرم که بد باشه و مدام میگه اگر مامانم منو بخواد من باهاش میرم و اونو دوست دارم ، اما خب بچه ای که هیچ خانواده ای نداره یا خدایی نکرده والدینشون فوت شدن شما مادر واقعیش میشی دیگه 

منم خیلیاشونو دیدم ،نمیدونم چرا بی چشم و روان ... بچه خودت بدردت نمیخوره   بری بچه یکیو بیاری اینجوریم کنه باهات

یکی از همکارام چندسال پیش یک نوزاد از طریق بهزیستی به فرزندی گرفت.فکر کنم نصف خونه را به اسم بچه زدن.همکارم بعد گرفتن بچه استعفا داد ورفت ومتاسفانه خبری ندارم.

شرایط فرزند خواندگی چجوریه؟کسی میدونه؟

دقیقا دیروز یه نفرم گفت 

یه نفر می‌شناسن بچه پرورشگاه بوده وقتی سرپرست هاش پیر شدن اونا رو برده خانه سالمندان 

من سه سال پیش وقتی دخترم ۴ ماهه بود آوردمش.نه اصلا بی تابی نکرد تازه کلی می‌خندید و خوشحال بود

من یه بار به مادرشوهرم گفتم چقدر خوبه بچه به سرپرستی گرفتن 

کلی جبهه گرفت که نه اصلا خوب نیس آدم برکت از زندگیش می‌ره و آدم نمیدونه داره حلال زاده بزرگ می‌کنه یا ببخشید حروم زاده  

خلاصه هنوز که هنوزه داره از بدی های بچه به سرپرستی گرفتن میگه هراز گاهی

خب خیلی ها هستن بچه خودشون پدر ومادر پیرشدن بردن خانه سالمندان.خیلی به فرزندخونده بودن وبچه خودآدم بودن ربط نداره

من

بله عزیزم

اگه اون بچه از راه غیر شرعی به دنیا اومده باشه چی؟ مثلا حاصل رابطه نامشروع یه مرد و زن کثیف باشه، یا مثلا حاصل رابطه گروهی آدمای کثیف. اونوقت این توی ذات اون بچه تاثیر بدی نمی‌ذاره ناخودآگاه؟ بعد حس خودتون به این موضوع چی هست؟ من که حس بدی میگیرم

متاسفم براش.چقدر بعضی ها کوته فکر هستند.من از وقتی دخترم اومد آنچنان خیر و برکت سرازیر شد که خدا میدونه

یهو همه کارهامون درست شد.الانم هر چی دارم فکر میکنم از برکت وجود دخترمه

شاید اینی ک میگمو ب بقیه بربخوره  اما من حاضرم بچه نداشته باشم تا بچه یکی دیگ رو بزرگ کنم معلوم نیس نتیجه چ رابطه این....