خانوما الان نزدیک ۸ ساله با مادرشوهرم ی جا میشینیم سنم کمتر بود میتونستم تحملش کنم الان دیگه نمیتونم با این اوضاع کرایه خونه ام دلم واسه شوهرم میسوزه بریم ی جا دیگه..ی نمونه از کاراش بگم براتون مثلا الان نزدیک یکسال مادرشوهرم رخت پهن کنش خراب شده هفته ای ۲.۳ بار زنگ میزنه رخت پهن کن برام بیار..منم به همین بهانه برای روز مادر براش بند رخت گرفتم الان فهمیدم بند رخت گذاشته واسه جهاز خواهرشوهرم چون که رنگش با لوازماش سته و دورباره زنگ زده برام رخت پهن کن بیار..خانوما چیکار کنم🥲😔 بریدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب نبر بگو من براتون خریدم دیگه. ببین زندگی با خانواده شوهر فرسایش اعصاب و آرامشه شوهرت بعد ۸ سال دیگه باید میتونست یه جایی اجاره کنه که. منم ۸ ساله ازدواج کردم و واقعا خانواده شوهرم آدمای بیشعوری هستند. من به دلایلی دوران عقد مجبور شدم ۹ ماه باهاشون زندگی کنم جهنم واقعی بود. از اونجا به بعد فهمیدم هرطوری شده باید برم زود برم سر زندگی خودم. الان هم اعصابم نمیکشه دیگه خیلی دیر به دیر میرم. به شوهرت بگو یا من رو ببر یا با مادرت یه صحبتی بکن مگه من تا کی جوونم که همش تحمل کنم