دوستان من خونه دوستم بودم بچش نزدیک هفت ماهشه کار داشت من موندم پیش بچه رفتنی بهم گفت اگه دیدی بیدار میشه بهونه میکیره سینتو بذار دهنش ساکت میشه واقعا هم شد طفلکی چقدم تلاش میکرد دنبال شیر بود منم که بچه دار نمیشم خیلی حس قشنگی بود ولی الان عذاب وجدان گرفتم ی حس دوگانگی دارم
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را ...🥀🥀 دشمنت را هم چو میخ خیمه می خواهم ، مُدام سر به سنگ و تن به خاک و ریسمان در گــردنش 🥺🥹💫💫
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.