شوهرم کسی هست که حسابی درد به روحم میده
آدمی نیستم که بشینم با کسی دردودل کنم
یعنی بهتره بگم کسی رو ندارم واسه این کار
نمیدونم شاید افسرده هستم
هرچی که هست تو زندگی ای هستم که نه میتونم برم نه میتونم بمونم فقط دارم عذاب میکشم و منتظر روزی میشینم که دردام تموم بشه
خیلی ساده لوح و احمقم سر همین قضیه از دور و بریام خیلی آسیب خوردم نمیتونم هم خودمو درست کنم
خلاصه خیلی خستم
سر نمازام از خدا میخوام منو ببخشه و دعاهامو اجابت کنه ولی نمیکنه
ازش میخوام شوهرم اخلاقش درست بشه ولی نمیشه
ازش میخوام منو ببره ولی نمیبره