اگه یاحرف شوهرم مخالفت کنم یابگم کارت اشتباهه اینکارارو نکن شکممونو سفره میکنه خودشم همش ازمون عیب وایراد میگیره همش از غذاهام ایراد میگیره بخاطر اب ابگوشت یه بار شب تاصبح دعوا کرد که آبشو کم نکن برای اینکه من وبچه هام به حرف ونظرش پیش بریم دست به هرکاری میزنه تهدید فریاد فحش چیز شکستن اگه لجبازی رو پیش بگیرم چاقو هم رومون میکشه منو میبره درخونه مامانم توکوچه ابروریزی میکنه به تمام فک وفامیل زنگ میزنه ابرومومیبره خودشم هیچ عیبی نداره همه رو میندازه گردن دیگران بیشتر گردن من ومامانش ومامانم اگه بانظرش موفقت هم کنم بیشتر دور برمیداره اگه بگم مثلا پسرم بابات راست میگه بشین سروصدا نکن هی میگه این هیچی نمیشه توزندگیش گاوه بیشعوره اگرم باهاش مخالفت کنم میگه توکه هیچی نمیفهمی ساکت باش باحرف من مخالفت نکن چیکارکنم من بااین به ظاهر ادم؟روزی ده دفعه هم بهمون میپره نمیتونیم دودیقه باارامش مثل یه خانواده کنار هم بشینیم یاتوفاز قهره که تاباهاش حرف میزنم دوباره سرزنش و تحقیر یامن یابچه ها خوبم باشیم به جرعت میگم یه کلمه مثل ادم عادی نمیشه باهاش حرف زد یاغرمیزنه دولت وملت رو
الان که توی اون خونه نیستی به خودت کمک کم اینااول اعتماد به نفس ادمومیگیرن که تحت سلطه اونا باشه بعد ...
نه دیگه من ازدواج کردم شوهرمم اروم ادم خوبیه خیلی خوشبختم واقعیتش خداروصدهزار مرتبه شکر ....فقط من از اون مرتیکه تاثیر گرفتم دارم خودمو تغییر میدم داروهم میخورم دارم خوب میشم با کمک خدا....انشاءالله ...دقیقا همینجوره که میگی اونطوری بودیم ما ...
برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات💚 وتوکل علی الله وکفی بالله وکیلا🙏🤍
ازدواجتون سنتی بود ؟؟خودت هر جور تحمل کنی بچه ها خیلی آسیب میبینندکاش میتونستی جدا شیوضع مالیش خوبه ...
اره سنتی بود وضعش خوب نیست اونم خودش میخواد نشه از بس شب دیر میخوابه صبح دیر پامیشه هرچی هم میگم برو سرکار درست حسابی نمیره چون میخواد صبح زود پاشه منت همین کار نصفه نیمه رو هم داره مدامم میگه ندارم اذیتم ساکت شبن بخوابم وقتیم خونست یاگوشی بازی یا دمبل میگیره دستش به فکر خودشه فقط غذاشو بدی بخوابه بره سرکار بیاد مارو دیوونه کنه باز دوباره روز از نو خوبم میشه واسه پنج دقیقه باز انتقامشو میگیره ازمون اون روز به دخترم میگه جن میاد میگرت که دخترم گفته خر گفتم ازبچم انتقام میگیری چجور پدری هستی ؟