2777
2789
عنوان

سلام بچه ها نفری ده تا کلمه بی ربط میگید بهم

| مشاهده متن کامل بحث + 120 بازدید | 18 پست
برا چی؟😂دوستی شب زمستون کریسمس توهم طلا کتاب تولد ماشین سکوت





امشب که شب کریسمسه کلی کادو خریدم وقتی نمونده باید زودتر کادو کنم بچینم زیر درخت کریسمس به رسم هر سال برای من زمستون با کریسمس کامل تر میشه چون هم عاشق زمستون و سرما و برفم هم دوس دارم که به عزیزانم کادو بدم و چه بهتر که هر دوش تو یه فصل باشه و از همه مهم تر تولد عزیزترین فرد زندگیم که امسال براش یه هدیه متفاوت خریدم که کادو کردنش یه کم سخته و شاید نشدنی شاید الان با خودتون میگید طلا خریدم براش چون اصولا خانم ها عاشق زیور الاتن اما نه ماشین خریدم ولی میخوام سوپرایزش کنم بخاطر همین یه کتاب کادو کردم براش میخوام ببینم چه عکس العملی نشون میده اخه عاشق کتابم هست اما خب مسلما باید کادو امشب خیلی ویژه تر باشه چون ۲ تا مناسبته و شایدم ۳ تا چون سالگرد دوستی مون هست ما دقیقا ۱۰ سال پیش همین موقع با هم تو کافه آشنا شدیم هر دومون تنها بودیم و وقتی اولین بار چشمامون به هم دوخته شد سکوت زندگیمون شکست و زندگیمون به دو قسمت قبل و بعد از این دیدار ختم شد خندم گرفته توهم قشنگی بود واقعا خوشم اومد 

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ❤️.       چون به چيزى اراده فرمايد بى ‏درنگ موجود مى شود 💗
غذا، مریم، دندان، پالتو، مبل، میز، آیینه، رد پا، بارونی میز تحریر

   


شب تولد مریم با دوستاش قرار گذاشتیم که سوپرایزش کنیم حالا چجوری که نفهمه خیلی سخت بود چون تولدش دقیقا افتاده بود روز تعطیل و مریم هم خونه بود هیچ جوره نمیتونستم بپیچونمش خودمو زدم به دندون درد گفتم میرم بیرون قرص بخرم رفتم خونه دوستمون که قرار بود تولد رو اونجا بگیریم چون تعدامون زیاد بود صندلی از بیرون اجاره کرده بودم مبل و میزاشو باید جابجا میکردیم تو اتاق میذاشتیم نصف وسایل تو اتاق جا شد نصفش رو مجبور شدیم بزاریم تو اتاق بچشون که میز تحریر خودش نصف اتاق رو گرفته بود به زود تونستیم بچیپونیم یه ساعت گذشت دیدم مریم ۱۰ بار باهام تماس گرفته و پیام داده که یه داروخانه رفتن انقدر طول میکشه از گشنگی تلف شدم غذا نخوردم منتظرم بیای با خودم گفتم اگه جواب بدم مجبورم برم و کارا نصفه میمونه دیگه جوابشو ندادم طرفای عصر بود اومدم برم خونه دیدم یه بارونی گرفته که نگو رفتم رسیدم دیدم مریم با پالتو زیر بارون واساده و دل نگرانه منم واسه این که سوپرایزم بهم نخوره گفتم مریم . مهدی و پرستو با پرستار بچه شون دعواشون شده زدن کشتن طرفو کل راه پله شون رد پای خون بود به من زنگ زدن سریع رفتم الانم اومد دنبال تو بریم ببینیم چه کاری از دستمون بر میاد کاملا حرفه ای تونستم سوپرایزش کنم وقتی فهمید کلی هم فحش خوردم

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ❤️.       چون به چيزى اراده فرمايد بى ‏درنگ موجود مى شود 💗

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

امروز قراره بریم سه شنبه بازار تا دیوار کوب هایی که خودم نقاشی کردم و ساخته دست خودمه رو بفروشم فقط ...

خیلی خوب بود افرین 👏👏👏👏

زندگی رو باید از زودپز آموخت 💯😉بااین که داره ماتحتش میسوزه بیخیال نشسته داره سوت میزنه😊😁
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792