یه بحث خیلی عادی بین من و مامانم پیش اومد . مامانم اونقدری بابام رو پر کرد که دیروز و دیشب فقط داد میزدن و حرف بارم میکردن . چیزی گفتم . صبح بخاطر اینکه بتونم درس بخونم و به امتحانای دانشگاه خودمو برسونم ، چند تا وسیله برداشتم که با آژانس برم خونه برادرم . برادرم مجرده و خونه جدا داره . بابام اومد نذاشت برم و تو حیاط کلی کتکم زد و بهم فحش داد . سرم رو هم محکم زد که افتادم و به زمین خورد . تو خونه هم کلی کتکم زد . کسی رو ندارم . انقدری از دیشب گریه کردم چشمام کاسه خون شده .
دخترم هشتمه امتحاناتش شروع شده میربمش امتحان بده دیگه بر نمی گردم یک ساعت وامیستم جلو مدرسه تموم کنه باهم بیایم چند نفر دیگه هم اونجا بودن داشتن با آب و تاب از کتک زدن بچه هاشون تعریف میکردن یکی میگفت با شلنگمی زنم یکی می گفت با کمر بند من با تعجب گفتم مگه شما بچه هاتون رو کتک میزنید با افتخار گفتن اره مگه تو نمی زنی من گفتم نه والا نهایت ش عصبانی بشم یه بشکون از با سنشون بگیرم اونا فکر می کردن من غیر طبیعی هستم 😑😑😑
خدا جونم یه چیزی ازت می خوام نه نگی ها میشه من دیر بمیرم اخه نمی خوام بچه ام مثل خودم بی مادر بزرگ بشه توکه بی مادری نکشیدی بدونی چه دردیه😔😔😔
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!