هفته ای یک بار باهاش کلاس دارم که اونم تموم شد رفتت هر سری هم قبل اینکه وارد کلاس شم وسط راه پله ها اینقدر بد حله عصبی و پنیک میکنم که میشینمم وسط راه اینقدرر تنم میلرزه و خیس عرق میشم نفسم بالا نمیادد مرگو به چشم میبینم و زنده میشم تنم قفل قفل میشهه اینقدر اوضاعم داغون میشه که روزایی که با کراشم کلاس دارم دوستام منو تا دم کلاس میبره تا حالم بهم نخوره هر هفته میبوردش منو این هفته نبود منو ببره دوباره حالم بد شدشش یک ربع رو راه پله نشستم اینقدر دستم میلرزید و خیس عرق شده بودم کل سالن دور سرم میپرخید رفتم سرکلاس خواستم با استادم حرف بزنم و دستمو جلو بردم اینقدر میلرزیدم همه فهمیدن کراشمم همینطوری داشت عین بز نگاهم میکردد نمیدونم از استرس دیدنشه یا چیی فقط اون روزی که قراره ببینمش اینطوری میشمم
ارام باش دختر والا اونم یه آدمه عین خودت نه گودزیلا 😐😂
قدیما ملت از دانشگاه رفتن تو توهم پیدا کردن شوهر سیر و سیاحت می کردن الان یه کراش هم نسیب هیچ کس نمیشه 😂🤷♀️
اگه اینو میخونی این هشدار من رو از قبل آویزه گوشت کن اگه دنبال کل کل با من هستی بدون من یه بی عصابم و قراره بشورمت و پهنت کنم رو بند دوست عزیز پس من مسئول ناله و گریه و زاری شما نیستم 🙏