سر دی ماه توی فاصله یک ماه خالم و پدر بزرگم فوت شدن سر خالم امتحان ریاضی داشتم نخوندم درست حسابی اصلا حالم خوب نیودشدم۱۱.۵و موقع مرگ پدر بزرگم شیمی که شدم۱۰.۵خدایا چقدر گریه کردم منی که هیچ وقت نمره ام زیر ۱۷نبود سال دوازدهم گند زدم توی بهمن مامانم عمل کرد عمل کمر و تو جا بود مهر و آبان درگیر این بودیم گفتن پدرم سرطان داره و خدارو شکر منفی در اومد و درگیری زیاد تو خونمون بهمن ماه مامانم گفتن ام ای داره که باز خدارو شکر منفی شد ولی چقدررررراسترس بهمون وارد شد خودم صمیمی ترین دوستم ولم کر مریضی روحی و افسردگی گرفتم تازه درمان رو شروع کردم ولی ولش کردم کنکور گند زدم چیزی که آرزوم بود بریم بهش زودی بخونم براش سالهای قبلش همش درس مبخوندم و از پارسال تا الان من شدم آدمی در از مشکلات روحی که پشت کنکور و هیچ کاری نتوانسته بکنه حالم خیلی بده دلم میخاد بمیرم راحت شم فقط افکارم داره روانیم میکنه هووووف دلم خیلی گرفته
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ولی نظرم کم کم تغییر کرد دیدم روحیات به معلمی بیشتر میخوره برای فرهنگیان خیلی تلاش کردم نشد و چون شرایط نداشتم نتونستم پشت کنکور بمونم دیدم این رشته ای که میخوام توی دانشگاه پیام نور داره ارائش میده(علوم تربیتی یا روانشناسی تربیتی)الان دادم میخونم خیلی راضیم منم مثل تو بودم استرسی خر خون ولی احساس میکنم الان به نقطه ارامش رسیدم
هر موقع خواستی میتونی بیای پی وی حرف میزنیم خوشحال میشم