2777
2789

ما تازه امتحانات نوبت اولمون شروع شده سر دومین امتحانمون که بودیم وقتی تموم شد اومدیم نشستیم منتظر سرویسامون بعد دیدیم یه خانم چادری که ماسک زده بود هعی داره بدجور نگاه ما می‌کنه بعد بیشتر به یکی از دوستام نگاه میکرد یهویی ینفر دیگه از دوستام بهش گفت فلانی شاید مامانته برو ببین دوستمم رفت دید دیگه اصن برنگشت خداحافظی کنه بعد که امروز پرسیدم مشکل چی بود اومد گفت که عمم بوده اومدی جاسوسیمو بکنه فکر کرده با پسری چیزیم می‌خواسته ازم فیلم بگیره مامانمم باهاش دعوا کرده گفته حق نداری اینکارو کنی و اینا ولی انگار عمهه از اون وزه هاست اصن گوش نداده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792