2777
2789

من نگرفتم ولی شوهرم میگفت خودشون چند تا فروشگاه دارن که معرفی میکنن اونجا باید بر و اینکه متاسفانه فروشگاه ها هم کمی گرون میدن 

تو زندگی منتظر معجزه نباش. خودت معجزه زندگیت باش

من نگرفتم

دوستم از بانک کشاورزی برای جهیزه اش گرفته بود

تا جایی ک میدونم اول رفت یه فروشگاه لوازم خانگی اونجا بهش نامه میدن به بانک

نمیدونم طلافروشی بشه یا نه

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چند وقته گرفته و مبلغش میدونید؟

زیاد طول نکشید

البته واسه پارساله،نه امسال ک کلا جلو واما رو گرفتن

100میلیون گرفتن

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز