2777
2789
عنوان

داستانهای ترسناک فقط نترس ها بیان

2165 بازدید | 43 پست
زنم که کنارم روی تخت خوابیده بود ازم پرسید که چرا اینقدر سنگین نفس می کشم؟ من سنگین نفس نمی کشیدم... ----------------------------------- زنم دیشب منو از خواب بیدار کرد که بهم بگه یه دزد وارد خونمون شده. دو سال پیش یه دزد وارد خونمون شد و زنم رو کشت... ----------------------------------- با صدای بیسیمی که تو اتاق بچم هست بیدار شدم و شنیدم زنم داره براش لالایی می خونه، روی تخت جابجا شدم و دستم خورد به زنم که کنار من خوابیده بود... ----------------------------------- من همیشه فکر می کردم گربه من یه مشکلی داره، آخه همیشه بهم ذل می زد تا اینکه یه بار که دقت کردم فهمیدم همیشه به پشت سر من ذل میزده... ----------------------------------- هیچ چیز مثل خنده یه نوزاد زیبا نیست مگر اینکه ساعت 1 شب باشه و خونه تنها باشی... ----------------------------------- بچم رو بقل کردم و توی تختش گذاشتم که بهم گفت: "بابایی زیر تخت رو نگاه کن هیولا نباشه" منم واسه اینکه آرومش کنم زیر تخت رو نگاه کردم. زیر تخت بچم رو دیدم که بهم گفت: "بابایی یکی رو تخت منه"... ----------------------------------- یک عکس از خودم که روی تختم خوابیدم تو گوشیم بود، من تنها زندگی می کنم... ----------------------------------- یه دختر صدای مامانش رو شنید که از طبقه پایین داد میزد و صداش می کرد، واسه همین بلند شکه که بره پایین، وقتی به پله ها رسید و خواست که بره پایین، مامنش به داخل اتاق کشیدش و گفت: "منم شنیدم!".... ----------------------------------- آخرین چیزی که دیدم، ساعت رومیزیم بود که 12:07 دقیقه رو نشون می داد و این زمانی بود که یه زن ناخون های بلند و پوسیده اش رو تو سینم فرو کرد و با دست دیگش جلوی دهنم رو گرفته بود که صدام در نیاد. یهو از خواب پریدم و روی تخت نشستم و خیالم راحت شد که خواب می دیدم، که چشمم به ساعت رومیزیم افتاد... 12:06.... در کمد دیواریم با یه صدای آروم باز شد...
خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

بریــــــــــــد کنـــــــــــــــــــار شجــــــــــاع ســـــــــایت وارد میشـــــــــــه 


هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوییییییییییییییییی

تاپیک هر روز: روی اینجا کلیک کنید و خداوند سر آفرید که روی گردن باشد نه در باسـن دیگران ... نمیدونستید بدونید گلم   

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

من بدون داستان همش توهم میزنم..شماها چطوری داستان ترسناک میخونین🤤

من یه دختر شاد و پر از انرژی مثبتم...من پر از عشقم...من رویاهای قشنگ زیادی دارم که به همشون میرسم... خدایا شکرت❤  

کاش جدا جدا می نوشتی من داشتم پشت هم میخوندم دیدم اصلا ربطی به هم ندارن 😏 ولی مرسی👍

• برده‌داران زمان‌ها چوب حراجم زدند                                  دست اول تا برامد خود خریدم خویش را                                     •بزم‌سازان جهان می از سبوی پر خورند                                              چون تهی پیمانه بودم سرکشیدم خویش را

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز