اول خودم
عينك دودي و گوشي دستمه دنبالشون ميگردم!
ديشب دنبال رنده گشتم هريج رنده كنم واسه سالاد پيدا نكردم.وايسادم با چاقو ريز ريز كردم بعد كه تموم شد ديدم رنده جلو چشممه!!!
واسه كاري ميرم تو اتاق ولي ميمونم چه كاري داشتم!
بدون اينكه چاي خشك بريزم تو قوري اب جوش ميريزم و ميذارم دم بكشه
میرم دسشویی شلوار میکشم پایین میبینم جیش ندارم😊
زمان دبيرستانم معلم تكليف رياضي داده بود كه فلان صفحات رو انجام بدين.بعد رسيد به من گفتم يادم رفته انجام بدم.گفت چرا يادداشت نميكني كه فراموش نكني گفتم به خدا يادداشت كردم ولي فراموش كردم كجا يادداشت كردم.
گاهی پیش میاد در حین صحبت به وسط جمله میرسم یادم میره اول جمله ام درباره چی بود😩
آهنگ شاد میذارمدبا خودم میخونمم و دیکمه میکنم موقع اشپزی بعد میبینم شوهرم از پشت اپن از خنده ریسه رفته البته این حواس پرتی نیست محض خنده😂
شلوار پامه کل کشو ها رو دنبالش میگردم 😢
امروز سرکلاس یه دوستم به یکی ک داشت کنفرانس میداد گفت عزیزم لطفا با لهجه حرف نزن ما نمیفهمیم منم واسه حمایت کردن لهجمون میخواسم بگم حرف خاصی نمیزنه گفتم حرف بدی نمیزنه خیالت راحت
یعنی کل کلاس +استاد مردن از خنده
یه ساعت پیش به شوهرزنگ زدم.داشت وسایلاشوجمع میکردبیدخونه.باخودش میگه خب همه چیوبرداشتم فکرکنم حالاگوشیموکجاگذاشتم.داره بامن حرف میزنه هااا باگوشیش😃😃😃😃😃
تو حرمنشسته بودیم دخترمخوابونده بودمچادرمروش بود بعد میگم وااای تبسمکو پس هی اطراف و نگاه میکردم دیگه داشتم گریه میکردم خاستم پاشم دیدم یه چیزی رو پام سنگینی میکنه😂😂😂😂😂دیدم دخترمه😍
یه بار بابام گفت یکم میوه بیار از یخچال اب چایی م بزار ....میوه اوردم و یه ساعت بعد رفتم جایی بیارم دیدم کتری نیستش😳 اتفاقی در یخچالو باز کردم دیدم گزاشتمش تو یخچال
بارها شده برای خودم غذا بردم ولی اونجا یادم نبوده غذا دارم سفارش دادم برام گرفتن 😩
میگم ولی نگید چقد خنگ هاااااا 😵
زمان مدرسه یه دبیر خصوصی ریاضی داشتم. یه آقایی بودن حدود ۳۰ ساله و مجرد. آقا به مبحث sin آلفا اینا رسیده بودیم من اصلا حوصله ی این قرتی بازی ها رو نداشتم "آلفا" رو نمیگفتم. میگفتم سینش میشه فلان ... میشه فلان 😨😭
حالا هی این بنده خدا میگفت بگو سینوس آلفااااااا مگه حرف تو کلم میرفت 😭 درس خون بودم اصن این گندکاری ها حالیم نبود ک 😭
