من یه دوست پسر داشتم ترم اول دانشگاه
خسیس بدجوری بود
کلا یه دست لباس داشت مهمونی و سرکار و دانشگاه باهاش میرفت
بعد تو تابستون یه کت زمستونیه قرمز میپوشید بهش میگفتم چرا کت زمستونی میپوشی تو این گرما ؟ میگفت دکمه شلوارم افتادم کته رو میپوشم که دکمه شلوارم معلوم نباشه
تولدشم به هوای اینکه سلیقه ی تو خوبه خرید کیک تولدشو انداخت به عهده من
خودشم رفت اب معدنی خرید تو ماشین کیک و اب معدنی خوردیم
یه بارم برام یه شا رژ ۱۰۰۰ تومنی فرستاد گفتم مرسی نمیخواست زحمت بکشی
گفت این حرفا چیه واسه تو خرج نکنم واسه کی خرج کنم
گفتم جررررر نخوری از این همه ولخرجی فقط😂😂😂😂😂😂
بعد سوپر مارکت داشتن تو مغازه دستش سوخت بهش گفتم یه بسته ارد باز کن بریز رو دستت
هر کاریش کردم باز نکرد گفت ضرره😑😑