پشت چراغ قرمز خانمه اومد دستمال بفروشه ، گفتم نه نمیخام
بعد گفت چقدر خوشگلی فلان منم خر شدم شیشه رو دادم پایین که یه بسته بگیرم. پول نقد دادم گقت گدا نیستم :/
کارتمو دادم واسه دوتا دستمال ۶۰۰ کشید :/
بعد همه اینا تو ۱ دقیقه یود و زنه مثل بازیگر تئاتر قشنگ یازی میکرد
آخه بیشعور میرفتم دکتر کم میآوردم چی 😂
تقصیر اون نیست من ساده م زیادی
خوب بلد بود خر بکنه 🤣😂 باید ازش ترسید 😂😂
چه دستمالی بوده که 600هزار تومن شده؟
😐😐😐
۶۰۰ هزار دوبسته دستمال؟؟؟؟؟؟؟؟
نکن اینکارارو
من اصلا میترسم پشت چراغ قرمز شیشه بدم پایین باباممنو ترسونده میگه زیاد پیش اومده ماده بیهوش کننده جلو راننده بگیرن حالا یا با گل یا دستمال هرچی
بابام نظامی بود بازنشستس الان
به این فکر کن ک اون با تمام موذی بازیش ی دسمال فروش پشت چراغ قرمزه و تو با تمام سادگیت ماشین زیر پاته و زندگی معمولی و مناسبی داری :) ادما نون قلبشونو میخورن زیاد غصه سادگیاتو نخور
یه مرده بود پارچه میفروخت توی ماشین لومد در خونه مامان بزرگم اینا اینقد بلبل زبونی کرد هی میگفت خدا بده برکت چنداا پارچه رو۷میلیون فروخت و رفت بعد بابا بزرگم رسیدو دید فهمید سرش کلاه رفته البته بعدش پیداش کردن پولشونو گرفتن😂
