خیلی توی زندگیم آزار دیدم پوست کلفت شدم البته از ظاهر باطنم مثل یه دختر کوچولوییه که دلش میخاد بپره بغل مامانشو تا صبح گریه کنه از ناسازگاری روزگار باهاش از اینکه روزگارم برخلاف آرزوهایم گذشت...
دارم به پشت سرم نگا میکنم میبینم چقد بلا سرم اومده و من عین خیالم نیست و سر پام
واقن پوست کلفت شدم
به نظرم کسی نیست که از ته دل خوشبخت باشه همه فقط ویترین خوبی دارن
من گریه امم نمیاد
قبلنا سر یه چیزی داغون میشدم الان عین خیالمم نیست بدترین بلا ها سرم اومده
من میگم تا پا نشی سر پا و نشون ندی چقد قوی شدی خدا همش سرت بلا میاره
ببینه دیگه مهم نیست و ضعیف نیسی اون موقع ولت میکنه
بخدا قسم که همه همینیم..
آخرین باری که از ته دل خندیدم خاطرم نیست😔
آخ آخ گفتی😭😭
ای کاش خدا میگفت هرکسی از زندگیش راضی نیست بهم بگه تا به درخواست خودش ببرمش کاش میشد صدامونو میشنید من خسسسسسته شدم از نقاب قوی بودن دلم میخاد این نقابو بکنم بشم یه دختر بچه لوس و ناز نازی که از خونه پدرو مادرش دل نکنه و همش بغلشون باشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
