اره یه سوتی دیگه هم که داشتم این بود که زنگ زده بودم شوهرم واسه خونه خرید کنه اونم پشت فرمون بوده برادرشوهرم هم کنارش چون بار می‌بره دوتایی میرن شوهرم گفت بگو می‌نویسم گفتم خب باشه بعد همه خریدا گفتم نوار بهداشتی و وسایل بهداشتی بگیر حالا داشتم تو ضیح میدادم که چه مدلی بگیره دیدم گوشی قطع شد نگو رو اسپیکر بوده
گفت هل شده بودم میخاستم گوشیو پرت کنم بیرون از اون طرفم برادرشوهرم کبود شده بوده دیگه کلا گوشیو خاموش کرده بوده من زنگ نزنم می‌گفت تا وقت ناهار گردنش خشک شده بود از بس رو به رو نگاه کرده بود روز بعدش که می‌خواستیم برسم خونه مادر شوهرم من عزا گرفته بودم 🤣🤣
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
