پدر بزرگم ۵روز تو کماس قبل هم نیاز به مراقبت های ویژه داشت که مامان خود من ۴روز از هفته رو میرفت برای نگهداریش ،الان ۵روز کار مادرم گریس یا دمق نشسته یجا دیگه عصابم نمیکشه حس میکنم محکم نیست باید محکم باشه،،خود من کلی مشکل دارم،سر ماه پسرم آیله گرفت بخاطر بارداری مجبور شدم ازش جدا بشم مدرسه هم نرفت از درس عقب افتاد،اون هفته ام مدرسه آنلاین شد خودم بستری بودم نشد انلاین بشه اینم وضعیت این هفنه همش آنلایت ۵حرف عقبه اعصابم خورده ،خودم معلوم نیست با این وضعیت آبله مرغان بچم چی بشه شرایط چی بشه حالم خوب نیست از وقتی از بیمارستان اومدم تنهام انتظار دارم مامانم محکم باشه یکم وقتی میبینم یا در حال گریس یا دمق نشسته یجا اعصابم خورد میشه بیشتر دلم میگیره بنظرتون من پر توقعم
نه اصلا پر توقع نیستی منم باشم انتظار محکم بودن دارم از مادرم،خودمم قبلا اینجوری بودم ولی الان تو مشکلات میگم من باید الگو باشم واسه بچم اونم تنها امیدش به منه
من یکی از میلیون ها زن مبتلا به pcos(سندروم تخمدان پلی کیستیک یا تنبلی تخمدان)هستم،هر روز و هر ساعت و هر لحظه در حال مبارزه با علایم این سندرومم،روزها در موردش مطالعه کردم بارها و بارها به خاطرش گریه کردم،هر ماه از ناامیدی رو به روم فقط تاریکی دیدم...ولی من دارم ادامه میدم با یک همراه ناخواسته، یک یار اجباری یک رقیب سر سخت به نام pcos
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
خدا به پدرت سلامتی بدهخودتو بزار جای مادرتمن بابام انگشتش زخم شه دق میکنمحتما متوجه نیست چون تمام ذه ...
بله منم بخاطر پدر بزرگم مدام دارم گریه میکنم ولی الان برای خانواده ما شرایط سنگینه دو روز اول آره ولی الان ۵روز معلوم هم نیست وضعیت تا چن وقت اینجوری باشه خواهرم افسرده میشه ۱۴سالشه گناه داره امشب از طریق خواهرم گفتم که مامان بخاطر این یکم محکم باش گناه داره افسرده میشه ولی اصلا تاثیر نداشت
دقیقا پدر بزرگم ۸۴سالشه من ۳۰سالمه خواهرم ۱۴سالشه باید بخاطر ما محکم باشه
به خدا میخواستم بگم پدربزرگت عمر خودشو کرده میدونم پدره،عزیزه در هر صورت،ولی مادرتون هم الان تکیه گاه و نور امید چند نفره و بقیه بهش نیاز دارن
من یکی از میلیون ها زن مبتلا به pcos(سندروم تخمدان پلی کیستیک یا تنبلی تخمدان)هستم،هر روز و هر ساعت و هر لحظه در حال مبارزه با علایم این سندرومم،روزها در موردش مطالعه کردم بارها و بارها به خاطرش گریه کردم،هر ماه از ناامیدی رو به روم فقط تاریکی دیدم...ولی من دارم ادامه میدم با یک همراه ناخواسته، یک یار اجباری یک رقیب سر سخت به نام pcos
به خدا میخواستم بگم پدربزرگت عمر خودشو کرده میدونم پدره،عزیزه در هر صورت،ولی مادرتون هم الان تکیه گا ...
آره منم دوسش دارم خیلیم دوسش دارم بالاخره پدر بزرگم از خون خود منه ولی الان خیلی شرایط من سخته خیلی همش بدبختی و بدبیاری پشت هم همین که امکان داره بچم مشکل دار بشه از نظر من غم بزرگیه دو سه روز گریه کردی تو خودت بودی بسته دیگه به خودت بیا ولی بچه ها تو دیوانه نکن
آره منم دوسش دارم خیلیم دوسش دارم بالاخره پدر بزرگم از خون خود منه ولی الان خیلی شرایط من سخته خیلی ...
چقدر مهمه که پدر و مادر قوی باشن،عزیزم شمام زود به زود دلداریش بدید مادرتونو،بیشتر بهش محبت کنید متوجهش کنید که چقدر بهش نیاز دارید
من یکی از میلیون ها زن مبتلا به pcos(سندروم تخمدان پلی کیستیک یا تنبلی تخمدان)هستم،هر روز و هر ساعت و هر لحظه در حال مبارزه با علایم این سندرومم،روزها در موردش مطالعه کردم بارها و بارها به خاطرش گریه کردم،هر ماه از ناامیدی رو به روم فقط تاریکی دیدم...ولی من دارم ادامه میدم با یک همراه ناخواسته، یک یار اجباری یک رقیب سر سخت به نام pcos
آره میدونم چی میگیبرا همین میگم باید روشنش کنیدالان انقد نگران پدرشه مغزش قفل کرده به هیچی دیگه فکر ...
من خودم حالم خیلی بده هر کسی تو این سن آبله گرفته میدونه همش هم تنهام از خودم چیزی نگفتم ولی سر شب بهش گفتم مامان محکم باش ماشاالله ۵۰سالته دختر ۱۵ساله نیستی یکم به خودت بیا خواهرم ۱۴سالشه گفتم این بچه گناه داره افسرده میشه
اخه خودمم حالم بده یکی میگه میمیره قاطی میکنم میگم نه انشاالله بر میگرده حالش خوب میشه واسم دلداریش ...
واقعا عزیزم خیلی سخته،الهی خدا بهتون صبر بده،ان شالله که هر چی زودتر همه چی حل میشه و هم پدربزرگ و هم مامانتون بهتر میشن،الهی آمین
من یکی از میلیون ها زن مبتلا به pcos(سندروم تخمدان پلی کیستیک یا تنبلی تخمدان)هستم،هر روز و هر ساعت و هر لحظه در حال مبارزه با علایم این سندرومم،روزها در موردش مطالعه کردم بارها و بارها به خاطرش گریه کردم،هر ماه از ناامیدی رو به روم فقط تاریکی دیدم...ولی من دارم ادامه میدم با یک همراه ناخواسته، یک یار اجباری یک رقیب سر سخت به نام pcos