بنظرتون تو زندگیشون درد کشیدن
من یکیو میشناسم بنده خدا بازم خدا میدونه من نمیتونم قضاوت کنم ولی دو تا جاری بودن پیش مادر شوهر ۳۰ سال پیش
یکیشون قدیمی تر بود و خیلی سال پیش مادر شوهرش بود ولی وقتی جاری جدید اومد یه جورایی باعث جدایی و طلاق جاری جدید شد بازم میگم خدا میدونه
۳ سال بعد تصادف کرد و مرد و بچه های خودش مث بچه جاریش بی مادر شدن
هیچی
تعلیق شد
خوب
الهی این فتنه ی زندگی من بمیره من راحت شم
چرا نمرد کفتار خبیث
من سعی میکنم فکر نکنم بهشون
چشم انتظار هم نمیمونم تا اتفاقی براشون بیافته
حتی اگه اتفاقی هم بیافته خوشحال نمیشم و عین خیالمم نیس
من برادرم از دستش تو عذابم گاهی نجات میخوام دل نفرین ندارم ولی وقتی ازارشو میبینم و پرتوقع بودنشو روانی میشم از د ون نفرین میکنم
ایکاش همه حواسمون رو جمع کنیم یهو میبینی کوچیکترین دخالت و یا غیبت و تهمت باعث میشه یه زندگی خراب بشه و وقتیم زندگی یکی خراب بشه آهش گیراست
من هرگز عشق اول م و حلال نمیکنم. ک باعث ناکامی و.....شد.مسیر زندگی م کاملا عوض شد.خدا از خودش و مادرش و برادراش نگذره
این یادم افتاد با تاپیکت
یکی از اقوام کلی موش دووند که مامان بابام از هم جدا بشن
نذاشت پدر مادرم جوونی کنن با آتیشایی که سوزوند
نذاشت منو خواهرم بچگی کنیم و جالب اینکه دخترش تو همون سنی که مامانم اون سالها بود و اذیتش میکرد
و پسرش همون سنی که بابام اون سالها داشت
دقیقا همون سنین
طلاق گرفتن
اتفاقی نیفتاد
خوش و خرم زندگیش میکنه
همسر سابقم با پول جهیزیه من رف ماشین خرید به یکماه نکشید چپ کرد هم خودش داغون شد هم ماشین
هم وسایلشو دزدیده بودن
هم مست بوده پرونده واسش درس کرده بودن و کلی ام خساست به شهرداری اینا داد
خسارت
هیچی مرگشونم نزد
منو کوچیک کرون و آوردن پایین
ولی خدا اونارو آنقدر برد بالا که دیگه نمیتونه بهشون چیزی بگه
