بچه ها۴ماه زایمان کردم
سزارین
تو اون روزای اول ک از بیمارستان مرخص شدم بچم زردی داشت باز رفتم بیمارستان چند روز
از اونجا ک اومد باهمسرم بحثم شد سردعوت کردن برادرش
از اون موقع از چشمم افتاده😔😔😔
اصلا ب فکرم نبود
شرایطم درک نکرد
خیلی کارا میکنه خوشحالم کنه
اما دلم باهاش صاف نمیشه
چندساعت خوشحالم دوباره یادم میوفته حالم بد میشه
ناگفته نماندقبلا و سر سقط قبلیم بازهم این کارا کرده بود
خیلی ناراحتم اعصابم داغونه😔