سلام خانومای با تجربه و با سیاست
امروز عصر بعد از یه عمر قرار شد یه دوری اطراف شهر بزنیم منو شوهرم اینم بگم اصلا مسافرت و تفریح نداریم
یهو شوهرم گفت به مامان و خواهرم هم بگم بیان منم مخالفت نکردم
خلاصه چن جا که می‌خواست بمونه چای و میوه بخوریم جاهای خوبی نبودن و من پیشنهاد یه جای بهتر دادم یهو قاطی کرد و جلو خانوادش گفت اصلا نمیخواد و برگشتیم خونه
الانم قهر کرده میگه یه بار خانوادم رو بردم بیرون!
واقعا نمیدونم چی بهش بگم
فقط گفتم منم خانوادتم یادم نمیاد کی بیرون رفتم!
واقعا رفتارش بد بود
دیگ تجربه و سیاست نمیخواد ب خرج بدی فقط سگ محلش کن
هرچند ادمای اینجوری همیشه فکر میکنن حق با خودشونه
بابامم اوایل زندگی همینطوری بود بزور مارو بیرون میبرد
بخدا افسردگی گرفتم توی این زندگی خیلی ناراحتم
مشکل از توئه که گذاشتی خونوادشو بیاره یخ بار خواستید برید بیرون نباید همه رو جمع کنه
من هر وقت میگه میگم دوست دارم تنهایی دور بزنیم چند بار گفت راضی نشدم الان دیگه نمیگه ببریمشون والا مگه کلفتشونیم شوهراشون ببرشون به ما چه
ولش کن بهش محل نزار مردا فقط به خودشون اهمیت میدن انگار زن کلفت کنیزشونه
اه این مردا م ک تا چششون ب خانوادشون میفته جو گیر میشن
قبول نمیکردی ننه شو بیاره
میگفتی دوس دارم دوتایی بریم
