هیچکدوم از بچه های کلاسمون یا دوستام هم نیومدن و از کل کلاسمون فقط خودمم اما واقعا داره بهم خوش میگذره
مدیر خیلی پایه ای داریم و این و قبل از اردو نمیدونستم مثلا گفت اگه فیلم نگیریم میتونیم برقصیم و خودش هم برامون دست میزد و خیلی هوامونو داشت
و با وجود اینکه با هیچکس صمیمی نشدم ولی ارتباطات اجتماعیم بیشتر شد و اعتماد به نفسم بیشتر شد
یه تایم هایی احساس تنهایی کردم ولی خیلی بیشتر احساس شادی و خوشگذرونی داشتم ، رقصیدم، از کوه بالا رفتم، پیاده روی کردم، برای هم اتاقی هام حنا زدم و بازی گروهی کردیم .
دیروز راه افتادیم و الان که تو راه برگشتیم پشیمون نیستم که اومدم چون میتونم تنهایی هم از اوقاتم لذت ببرم و این اومدنم خیلی مطمئن ترم کرد که در آینده هم میتونم تنهایی لذت ببرم از زندگیم و تنها مشکل دلتنگی واسه مامانم بود که حتی اگه یه روز بود ولی بازم دلم براش تنگ شد
شما تاحالا بدون دوست یا خانواده جایی رفتین؟ که قرار باشه شب بمونین؟ واسه شما چه حسی داشت؟
عکس از منظره هایی که خودم گرفتم هم میزارم اگه نتم یاری کنه