با این همسایه چیکار کنم خیلی میترسم
متاهله یه پسربچه هم داره
وقتایی که با زنشه یا من با شوهرمم خوبه
ولی امان از روزی که تنها ببینتم
شروع میکنه به زر زدن تمومم نمیکنه
بد نگاهم میکنه
یه بار تو پارکینگ دیدمش گفت جایی میری برسونمت گفتم خیر میرم خودم گفت بیا حالا نترس به کسی نمیگیم🫤 اگه یک درصد فکر میکردم من بد دارم فکر میکنم با این جملش مطمئن شدم چه آشغالیه
بعضی ویتا به بهونه های مختلف میاد در میزنه یه بار وسط حرفای مثلا اداری ساختمون گفت دعوت نمیکنی ببام تو؟ گفتم نخیر همسرم نیست
بعد اون دیگه درو براش باز نکردم اما میترسم ازش
به شوهرمم بگم جنگه
چه غلطی کنم🙁
دعا کنید یا اونا برن یا ما از این آپارتمان