سلامممممم بانو جانم
تنتون سلامت باشه باز خداروشکر شما هستین تاپیک پابرجاست
باور کن من ماشاالله دیگه فسقلیارو حریف نیستم
یه تنه دهن منو حامد رو سرویس کردن
بلا نبینی عزیزم
اره فدات 😆 به طرز ناجوری سوختم
یه کتری بزرگ اب جوش روی گاز بود رادین اومد سمت کشو کابینت
من نشسته بودم سرمو بلند کردم ببینم چکار میکنه نیم خیز شدم فکر کردم گاز رو کشیده سمت خودش پاشدم اونو جدا کردم کمرم میخوره به لبه گازه آب جوش کمر به پایین ریخت روم
خداروشکر میکنم که نیم خیز شدم اگه همون نشستی جداش میکردم آبجوش میریخت رو کله م😂
چشمت روز بد نبینه تا یک ثانیه هیچی نفهمیدم فقط میفهمیدم که رادین هیچیش نشد
اونو گذاشتم زمین تازه درد هام شروع شد اصلا نمیتونستم تکان بخورم فکر میکردم راه برم پوستم میچسبه بهم
تموم رگ و گوشت بدنم میسوخت
حامد هم خونه نبود
از یخ ساز یخچال یخ جدا کردم گذاشتم یه کم یه لحظه آرام میشد اون قسمتی که یخ روش بود
زنگ زدم همسایه مون اومد داخل سطل آرد رو خالی کرد روم میگفت چرا یخ و آب زدی آرد میزدی کلی استرس و فشار کشید بیچاره دیگه منو با آمبولانس بردن بیمارستان چون می ترسیدم تکان بخورم شوک یهو وارد شده بود نمیزاشتم کسی حتی دست بهم بزنه فکر میکردم لباسمو جدا کنن پوستم کنده میشه باهاش 🥲
اورژانس هم گفت سوختگی درجه دو
یه روز و نصفی منو نگهداشت بخش سوختگی 🥲کسی رو نمیدیدم
رادین و رادوین و حامد بیشتر از خودم گریه میکردن وقتی اورژانس بودم 😂😂 من فقط نگران پوستم بودم که چه شکلی میشه چون تاول زده بود پوست آویزون 😂😂
دکتر فقط میخندید میگفت
بین حرفات وقتی آرام بخش زدم توی این دنیا نبودی میگفتی خدایا الان چطور با پوست آویزون لخ- ت شم 😂😂😂
وقتی هم اورژانس بودم به اون شلوغی گریه میکردم میگفتم کسی منو نبینه برین بیرون 😂😵💫
..
روزای بعد هم که تا ده روز واقعا حال افتضاح داشتم کرم و .. میزدم خیلی میسوخت
حموم هم میرفتم مادر شوهرم کارامو انجام میداد 🥲 تاول هام رفتن خداروشکر
جاش مونده
هنوزم انگار باید بگذره تا پوستش بهتر بشه
دکتر میگفت اگه لباس هاتو تنت نگه نمیذاشتی و آرد میزدی هیچی نمیشد یخ زدگی تاول زده
لباستو نگهداشتن پوستش ملتهب شده پختی