تو اینستا پیام داد حرف زدیم رفتیم بیرون من میشناختمش ولی اون تاحالا منو ندیده بود میدونستم پسر خوبیه تعریفشو زیاد شنیده بودم که پسر خوبیه
خیلی روک گفت ب مادرش گفته بامن میاد بیرون و مادرشم زنگ زد خبر داشت .گفت با دو نفر بر آشنایی بیرون رفته همون اول خوشش نیومده تموم شده رفته گفت از من خوشش اومده بنظرش دختر خوبیم.منم خودمو معرفی کردم خواهر رفیقشم حالش خیییلی بد شد قرمز کرد چند دقیقه سکوت شد
خو بعدش
عین فیلما😂😂😂
من دوست داداشم دوس داشتم بهش گفتم بد خودش گرفت
عه من فکر کردم میدونسته ازاول
گفت من چجوری تو رو رفیقم نگاه کنم از ت هم خوشم اومده ولی رفیقمو چیکار کنم منم گفتم خب تموم شه بره
گفت ازت خوشم اومده نمیتونم برم ۲ یا ۳ ماه حرف بزنیم با اخلاق هم آشنا شیم میام خاستگاریت قصدم جدیه و فلان ولی خیلی حالش بد شد وقتی منو شناخت
گفت باید ۲ ماه دیگه خودم به داداشت بگم ولی هوامو داشته باش و فلان...
داداشت خبر نداره؟کسی از خونوادت میدونه؟
