بچه ها من ادم ساده ایم ینی سیایت رفتاری ندارم نمیدونم کجا چ حرفی رو بزنم کجا چی نگم
بعد الان شوهرم ی ماموریت چند ماهه داره ی شهر دیگه میخاستم اخر ماه برم پیشش ک وسط حرفاش گفت با دوستمو خانومش بریم بیرون
گفتم دوس ندارم با خانومای دوستات بریم بیرون
گفت خب اخه اونا اونجارو بلدن
ولی من از اخرین باری ک با همسر یکی از دوستاش رفتیم بیرون خاطره خوبی ندارم
اون موقع ما دوست بودیم و اونا ازدواج کرده بودن
بعد پرسیدن شما کی ازدواج میکنید من محض شوخی گفتم ما نمیخواهیم ازدواج کنیم قراره هرکی خونه مامان بابای خودش بمونه
بعد سر همین ی حرف ساده
زنه ب شوهرش گفته بود دوست ندازم دیگع با دوستتو خانومش بگردیم
بعد ی مدتی حتی شوهرشم نمیزاشت ک با شوهرم رفت و امد کنه
حالا اینکع سر همین چقد شوهرم باهام بحث کرد و دلخوری پیش اومد ب کنار