2777
2789
عنوان

سوتی های بد توی جمع

192 بازدید | 2 پست

دهه هشتاد با یکی از دوستام توی پارک می رفتم. چند تا پسر ایستاده بود با هم حرف میزدن  ما را که دیدن یکیشون رو کرد بهمون گفت خانوما در خدمت باشیم. دوستم هل کرد یه هو گفت نه خواهش می کنم خدمت از ماست...😐

یه لحظه همشون هنگ کردن تا اومدن بترکن از خنده ما فرار کردیم. هنوز نفهمیدم دختره خنگ چرا این حرفا زد....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792