بچه ها من خودم باشگاه بدنسازی دارم و دانشجو آی تی ام
شرایط مالی پدرم خوبه از نرمال بهتره
ولی ایشون ۳۰ درصد سهام یه کارخونه رو دارن و مشاور مالی یه شرکت دولتی هستن
پدرشون خیلی روابط قوی تو سیاست دارن و من عصبی ام
من دوست ندارم یه رستوران باهم میریم نگران باشم که یه وقت چیپ برخورد نکنم خودشم خیلی آدم باکلاسی هست رو اعصابمه این شرایط
شاید مسخره باشه ولی واقعا دلم میخواست آدم معمولی تری بود که خیالم راحت بود
الان فقط تو استرس هستم با اینکه خودم شرایط مالی خوبی دارم ولی منو چه به سیاست و اقتصاد اینا کلا از لحاظ عاطفی خیلی باهاش خوبم و عاشق همدیگه این ولی از لحاظ کاری خیلی متفاوتیم
خودش منو میبره تو جمع دوستانش و همکارانش با افتخار از خانواده ام و خودم و دانشگاه و درسم تعریف میکنه جلوشون ولی من حس میکنم اون لولش بالاتره
و ممکنه خیانتی چیزی کنه
بنظرتون فکرم اشتباهه!؟