2777
2789

الان به 10روزی هست که تو مترو یا خیابون تومحل دارم دعوا می بینم عاشق فرهنگ این مردم هستم ونمیتونم ببینم که خون هم رو بریزن برای اینکه یکی میخواد اون یکی رو به سعادت برسونه وطرف دوست نداره الان سعادتمند بشه چرا ماهیچ درک متقابلی نداریم 

تومدرسه میگفتن اولین نصیحتی که پیامبر عزیز به مولام علی میکنه اینه هرچیزی رو برای خودت ...

یه خانم با متور تو کوچه داشت میرفت دوتا نره خر جلوش رو گرفتن ودعوا شد  اخرش خانومه با کلاهش زد دماغ یکی شون خون اومد  ودیگه جاییز نبود وایسم دخالت کردم الان از کلانتری میام  چون خانومه رفت 😊ومنهم فقط جداشون کردم  بهش میگم چی شد میگه ندیدی سوار موتور بود گفتم چرا ولی اخه مگه خودت تاحالا سوار موتور نشدی   میگه من فرق دارم 

عصبانی شدم توچشماش خیره نگاه کردم گفتم اره تو درست میگی

یادم نبود که شمارو پدرتون زاریدن وبا شیشه پسونک بهتون شیر دادن 

حقیقت داره  یا خوابه که دستات  توی دستاشه     محاله اون نمیتونه مثل من عاشقت باشه     باهاش خوشبخت وآرومی   سرت رو شونه اونه     یه روزی مال من بودی     ولی اینه نمیدونه      نمیدونه که دست تو   تودستای منم بوده      بهش بگو که اغوشت یوقت جای منم بوده      بگو چی بین ما بوده    سر عشقت چی اوردی           اونم حرفاتو باور کرد  واسه اونم قسم خوردی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792