از نظر روحی حالم بده...یه مدته باز اعتماد به نفسم خیلیی اومده پایین...من از بچگی باور داشتم خیلی زشتم خیلی داغونم ولی الآن خیلی خیلی این موضوع برام مهم شده
از خودم از فکرام از حسام از ترسام متنفرم
حس میکنم من خیلی داغونم
این وسط دلم از یکی خوشش اومد
الکی الکی
نه میشناسمش
نه اون منو میشناسه
همینطوری دیدمش خوشم اومد ازش
بعد با خودم فکر کردم آخه به چه حقی ؟ به چه جراتی ؟ من برای خودم اینکه عاشق بشم رو حق نمیدم ....
من نباید به کسی یا چیزی حسی داشته باشم من که قرار نیست به چیزی برسم
حالم بده ، میبینمش الکی الکی استرس میگیرم
حس میکنم از حال و نگاهم میفهمه درونمو
حس میکنم خیلی ضایعم
درحالیکه دوستم میگه نیست ....