آرش نیت درستی از دزدیدن آزاده نداشت چون بعد شنیدن خبر ازدواج کیمیا برگشت مشخصه برا انتقام گرفتن بود نه از روی علاقه
در کتاب چهار فصل زندگی،صفحه ها پشت سرِ هم میروند، هریک از این صفحه ها، یک لحظه اند، لحظه ها با شادی و غم میروند…گریه، دل را آبیاری می کند، خنده یعنی این که دل ها زنده است …زندگی، ترکیب شادی با غم است،دوست می دارم من این پیوند را گرچه میگویند: شادی بهتر است، دوست دارم گریه با لبخند را قیصر امین پور♡
دزدی برد بهترین شهر ازادی کامل اینقدر امکانات بهش داد ک دکتر شد دیگه نیت از این بهتر
طبق داستان ارش اصلا به این چیزا فکر نمیکرد فقط از روی لجبازی بردش حالا خیلی چیز مهمی نیست فیلمه حقیقت نداره که😂
در کتاب چهار فصل زندگی،صفحه ها پشت سرِ هم میروند، هریک از این صفحه ها، یک لحظه اند، لحظه ها با شادی و غم میروند…گریه، دل را آبیاری می کند، خنده یعنی این که دل ها زنده است …زندگی، ترکیب شادی با غم است،دوست می دارم من این پیوند را گرچه میگویند: شادی بهتر است، دوست دارم گریه با لبخند را قیصر امین پور♡