فقط به اجبار بابام و عمه ها و مادربزرگم...فقط میخاستم دست از سرم بردارند..خیلی بچه بودم..میخواستم از محدودیت های زندگی با بابا و داداشم راحت شم اما الان خیلی بدتر شده ۴ تا شدند نامزدم بابام داداشم و عموم ..حوصله هیچ کدومشون رو ندارم .بعد ازظهر به ترتیب زنگ می‌زنند و باید کامل گزارش بدم که امروز چه غلطی میکردم..وقتی که اونا تموم شدن تازه مامانم زنگ میزنه...مامانم جدا شده..دلم خیلی گرفته..چجوری یه عمر طاقت بیارم؟؟تازه چشام باز شده
طلاق
یعنی چه زنگ‌میزنن؟؟
زنگ‌میزنن چی‌میگن؟؟؟
مگه چند سالته
مگه هنوز کسی با پسر‌عمو‌دخترعمو ازدواج میکنه؟
منسوخ نشده؟
بنظرمن که پسر عمو حکم‌برادر و داره و دختر عمو خواهر
کل دنیا براشون قفله این ازدواجا
بهش میگن ازدواج محارم
چند سالته؟
منم بابام به زور میگه باید با پسرعموت ازدواج کنی ولی من دوسش ندارم تو خونه هم خیلی اذیت میشم 💔
نامزدتو راضی کن خودش به هم بزنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
