بعد ساعت ۵ زنگ زده میگه مادرم خونه نیست من و بچه یه لنگه پا مونده بودیم کوچه دوباره برگشتیم خونه مجبور شدم غذا بپزم کفری ام کفری ادم از عزت میندازه همش سر خود اخر هفته هامیگه کی بریم ساعت چند بریم ؟ چی کار کنم حالش جا بیاد خودشم بیرونه هنوز تشریف نیاورده . منم دوست ندارم این جوری برم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.