بچه ها بنظرتون مادر شوهر به همسرمون خیلی علاقه مند باشه و به همین خاطر خیلی هم بهش وابسته باشه خوبه؟ و لازم به ذکره که بگم همین علاقه و وابستگی باعث انتظارات زیاد ودخالت هم میشه و فکر میکنه قدرت زندگی عروس و باید به دست بگیره و تو اکثر سفر ها همراهه …حالا بنظرتون خوبه که انقد به ما علاقه داره یا جاریم شرایطش بهتره که معقول شوهرش و دوست دارن و خیلی هم به اینا رو نمیده و رفت و آمد نمیکنه باهاشون و اکثر اوقات با خانوادشه بنظرتون کدوم بهتریم؟
برا ما خریدن اما خب براجاریم هم کردن حتی شایدبیشتر از من اونم بلده بازی و ب اینا گفت تا زمین نخرین خ ...
من عروس اولم. خانواده شوهرم برای ما هیچ کاری نکردن حتی یه هزاری. اما برای پسر دومشون اول ماشین خریدن. جدیدا هم خونه خریدن. ولی هنوز نامزدن. من میدونم ازدواج کنن دختره اگه زرنگ باشه فاصله بگیره اگه نتونه بیچارس. چون مادرشوهدم ول نمیکنه اونارو. منم از وقتی برای اونا خونه خریدن سنگین ترم شدم. حقم دارم. اونا به عنوان پدر مادر حق نداشتن فرق بزارن
من عروس اولم. خانواده شوهرم برای ما هیچ کاری نکردن حتی یه هزاری. اما برای پسر دومشون اول ماشین خریدن ...
بذار پولشون و بدبختی هاشون و دخالت های بیجاشون باشه برا همونا نمیدونی چقد سخته وقتی شوهرت و سمت خودشون کنن و تو حتی اختیار نداشته باشی خواهر مادر خودت و دعوت کنی خونت اوضاع منکه اینجوریه
منم همون جاری شمام من اولی بودم اما دومی انگار زرنگ تره اوایل فکر میکردم من زرنگم ک خودم و عزیز کردم ...
جاریه منم فکر میکنه که زرنگه که تونست ازشون خونه بگیره ولی نمیدونه چیکار کرده. وقتی بره تو خونش میفهمه. اونم خودشو عزیز کرده با مادرشوهرم همش بگو بخند و شوخیه. باهاش خیلی قاطی میشه فکر میکنه خیلی از من بهتر بوده که بیشتر دوسش دارن. اما خب من آخر و عاقبتشو میبینم پشیمون میشه
منم همون جاری شمام من اولی بودم اما دومی انگار زرنگ تره اوایل فکر میکردم من زرنگم ک خودم و عزیز کردم ...
به نظرم همه ی اینها به خودت وشوهرت بستگی داره مثلا من همه ی خریدا ومراسما با شوهرم بود ولی اینا نه برادرشوهر خیلی وابسته اس
من خودم همیشه دوری و دوستی ترجیح دادم و احترام
و اصلا اگه کسی به حریم خصوصی ام نزدیک بشه اصلا اصلا تعارف ندارم
چقدر این متن دکتر الهی قمشه ای زیباست 👌🏻روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید
بنظرت دوست داشتنی که بهت اجازه ندن برا بچت پرستار بگیری و بگن خودمون باید بزرگش کنیم و خانواده منو رو نمیدن بیان خونم و شوهرم و برعلیه خانوادم تحریک میکنن ارزش داره؟ اوایل فک میکردم زرنگم ک منو بیشتر میخوان اما الان فهمیدم اون یکی زرنگ تر بود خودش و کشید کنار اینا افتادن رو دوش ما
جاریه منم فکر میکنه که زرنگه که تونست ازشون خونه بگیره ولی نمیدونه چیکار کرده. وقتی بره تو خونش میف ...
اصلا قاطی شدن باخانواده شوهر هیچوقت خوب نیست کافیه یبار به دل اونا کار انجام ندی تیکه پارت میکنن و تموم عزیزی برباد فنا میره والا خوش بحال جاریم نه قاطی میشه نه آدم حساب میکنه سالی بیارم میاد خودشون و میکشن براش الان ۹ ماهه سر یه ناراحتی کوچیک خانم پاشو نذاشته خونه مادر شوهر اینا هی زنگ میزنن براش هی میرن خونه اونا ولی بازم اون نمیاد انگار میخواد ادبشون کنه
اصلا قاطی شدن باخانواده شوهر هیچوقت خوب نیست کافیه یبار به دل اونا کار انجام ندی تیکه پارت میکنن و ت ...
من هر هفته میرم سه ساعت میشینم و میام ولی زیادی قاطی نمیشم. اوایل بچم دنیا اومده بود هر رووووووز یعنی دقیقا هر روز مادرشوهرم نیومد هر ساعتی دلش میخواست ولی حد و مرزشو مشخص کردم. الان شاید در ماه دو بار بیاد دو ساعت بشینه و بره. حالا اون جاریمم پشیمون میشه شک ندارم. چون که ماددشوهر من رو ببینه سوار میشه
بعد از ۷ سال صمیمیت بنظرم سخته یهو خودتو بکشی کنار آروم آروم طی دوسال راه جایتو پیش بگیر یهو خودتو ...
سر یه ناراحتی کوچیک خانم ۹ ماهه پاش و خونه مادر شوهر نمیذاره باز اینا هی بهش زنگ میزنن دعوت میکنن هی نمیاد باز اینا میرن خونه اونا و فک و فامیلشون داره اینا رو ادب میکنه فک کنم ک یادبگیرن باخانم چجوررفتار کنن از من کوچیکتره اما انقد سیاست اخه اوایل فک میکرذم من زرنگم با خودشیرینی ها و عزیز بودنام