من یه مدته عفونت ادراری شدید گرفتم که به کلیه هامم زده بود و الان تحت درمانم.بشدت سردم میشه مخصوصا شب ها.در و پنجره هارو میبندم و میرم پیش بخاری میخابم.از سرما بیدار میشم میبینم مامانم بخاری رو خاموش کرده و در و پنجره ها هم باز کرده بهش میگم چرا چله زمستون اینکارو میکنی میگه من دارم یائسه میشم بدنم گُر گرفته درک داشته باش.بهش میگم تو که دخترت که عفونت شدید داره درک نمیکنی من درکت کنم خب برو تو اتاق بخواب پنجره هارو باز کن اما انگار تمام رفتارش برای عصبی و فشاری کردن منه
دعا کنید منم زودتر برم سر خونه زندگیم بخدا دیگه نمیدونم چه کنم
