فقط لباس رو زمین رو مبل هست
پنج شنبه صبح همه میریزم میشورم
دستمال میکشم وسایلی که تا حالا روسن نشده آشپزخونه ای که تا حالا پخت پز شده از ساعت شش صبح پا میشم 12ظهر تموم میشه زنگ میزنم یا غذا بیارن یا میرم خونه خواهرام
البته همسر من 23روز درماه خونه نیست 7روز هست راحتم ولی اون 7روز هم طفلک شام ناهار اصلا نمیخاد تا بتونم میخرم میزارم خونه ولی میدونم زن خوبی نیستم زن بیرون خونه هستم
سر نماز فکر کنم مادرم دعام کرده همسرم آدم خوبیه
تا تمیزی از نظر بقیه چی باشه... آدم میشناسم همینجوری تند تند و سرسری همه رو میریزه رو سر کله هم در کمدم میبنده یه جارو الکی هم میکنه بعد میشینه میگه خونه ی من هر روز مث دسته گله.... آدمم میشناسم در کمدش رو که باز میکنی انقدرربا سلیقه چیده آدم لذت میبره خونه زندگی بوی تمیزی میده و همه جاا برق میزنه
من خانه دارم و بچه دار خونه همیشه نامرتبه
من کادر درمانم شیفت ثابت صبح هر روز ۷ تا ۲...
هر روز یه مرتب کوچیکی میکنم که نترکه خونه
در کل ظاهر خونه رو سعی میکنمحفظ کنم ولی اون طوری که برق بزنه هم راستش نیست
دخترام ۱۲ و ۵ ساله هستن
یه پسر یک ساله و یه دختر ۸ ساله دارم
تا وقتی پسرم رو باردار بشم همیشه خونم تمیز بود
الان واقعا شرایطش نیست
فقط میتونم غذا درست کنم
ظرف بشورم و لباسارو بدم ماشین
دیگه بچه ی یک ساله و تکالیف مدرسه ی دخترم جونی برام نمیزاره
کمک هم ندارم
چرا خیلی حالم بد میشه ولی چیکار میتونم بکنم کابینتای اسپزخونه جنس یه جور بدیه مرتب کثیف میشه زیرش یه ذره بازه اشعال میره اون زیر بعد دیگه نمیشه دراورد
پسر میریزه دعواشم میکنم تدکرم میدم درست بشو نیست رفته دیوارای حیاطو با مداد شمعی نقاشی کشیده حوصلم نشد برم بشورم ... کلاس انلاین زبانم دارم دیگه هیچی
اگه یه خونه بهتر داشتم اینطوری کثیف نمیشد ...اشناا خدا به همه خونه های بزرگ شیک و نوساز بده به منم بده 😘
