یه روز نمیتونم بیشتر بخوابم از استرس اینکه الان میاد باید زودتر بیدار بشم رختخوابمو جمع کنم تویه ساختمونیم اول در میزنه بعد خودش باز میکنه میادتو بدون اینکه بگم بفرما یکی دوبار بلند نشدم از جام گفتم در میزنه نهایت میاد تو میبینه خوابم میره دیدم اومد تو اتاق بالاسرم صدام زد هیچ کاری هم نداشت باهام کلافه شدم دیگه
قفل کن درو
قفل کن در خونتو
در اتاقت قفل کن
پشت دری رو بنداز بزن به خواب
در را از پشت ببند
اشتباه میکنی بلند نشو بخاب بزار ببینه خابی تو پا میشی جمع جور میکنی این پیش خودش میگه پس کار خوبی میکنم هر صبح میام عروسم مشکلی نداره لطفا بخاب و پا نشو
خدا بهت صبر بده
واقعا این چه حرکتیه؟سرتو بندازی بیای تو خونه طرف ،بابا همینه میگن دوری دوستی چرا باهم زندگی می‌کنید خب
قفل کن خب دختر
زنگم زد
بگو نیستم
ببین به شوهرت بگو باهاش صحبت کنه، بگه خانومم معذب مادر من تو خونه خودش راحت نیست
بگو من شبا دیر می خوابم از این طرف صبحا خوابم می یاد..خوب درو قفل کنی بازم می یاد زنگ می زنه بیدارت می کنه..بهش بگو مادر ممکنه از این به بعد ۱۱ بیای
بارداری؟
بلند نشو ، خودت رو بزن به خواب
اومد بالاسرت ، طوری که انگار وحشت کردی چشاتو باز کن و هول کن 😜🤪
بگو چه کار مهمی داری که منو تا مرز سکته بردی
چند بار این کار و تکرار کن ، بعد هم همینو بهونه کن ، در و قفل کن
چرا درتو قفل نمیکنی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
