خانواده شوهرم ازم قهرن هر دو طرف مقصیریم
فقط یدونه عروس دارن که اونم منم
یه کارایی پنهونی از شوهرم میکردن که منم از دهنم در میرفت به شوهرم میگفتم و واسه همین اونا ازم قهرن البته از اولش هم خیلی دوسم نداشتن مثلا انقد به دوماداش احترام میزاره به من انگار نه انگار که عروسشونم
الان سه ماهه قهریم من خیلی تنهام تهران زندگی میکنم و فقط مادر شوهرم اینا نزدیکمن خانواده خودم شهرستانن هر سه چهار ماه یبار شاید شوهرم بزاره برم خونشون
الان دوماهه حاملم و قبل حاملگیم گفتم خدایا اگر اینبار پریود نشم و حامله بشم میرم با مادر شوهرم آشتی میکنم که منو ببخشه
ولی همین چند هفته پیش با پسرش حرف میزد که شنیدم مادر و دختر بهم بی احترامی میکردن
به شدت تنها هستم چهار پنج ماه میشه کسی زنگ در خونمو نزده جایی نرفتم
به نظرتون برم برا آشتی البته فقط با مادر شوهرم چون بزرگه با خواهر شوهرام حرف نزنم فقط برم دم در احوال پرسی با مادر شوهرم
به نظرتون برم یا نه اگر رفتم چی بگم چیکار کنم 😕