2777
2789
عنوان

خواهرشوهر دزدم

324 بازدید | 13 پست

خواهرشوهرم اوایل ازدواجمون پول زیادی از شوهرم گرفت به بهانه اینکه پول نداره و مستاجرن 

پول اندازه نصف خونه بود

قرض گرفت و خونه خرید قرار بود سریع پس بده ۳ سال بعد داد

ما خودمون تو گرفتاری بودیم هی الکی مظلوم نمایی میکرد نه ماشینشو فروخت و نه طلاهاشو

بعد ۳ سال با زور و دعوا همون مبلغ که ارزشش خیلی کم شده بودو پس داد

ما خودمون افتادیم تو قرض بخاطر خرید خونه من مجبور  شدم طلاهامم بدم به علاوه کلی قسط....

خلاصه که این ادم بد ذات زندگیمونو خیلی تو فشار انداخت

اویل شوهرم باور نمیکرد که چقدر اینا بدن که به مرور خودش فهمید

حالا مشکلم اینه این موضوع تموم شده  این روزا سخت ماهم میگذره ولی وقتی میبینم خواهرشوهرم داره میره دبی یا انقدر راحت خرج میکنه حرصم میگیره و فشاری میشم 

حس میکنم بی وجود حق بچه هامو خورده

ازش بیزارم ولی دلم نمیخواد این کینه باشه توام بخاطر ارامش خودم

چیکار کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حرص خوردن تو چه فایده ایی دار بسپارش بخدا منم جاریم و شوهرش کلی از ما پول ما خوردن و ندادن زدن زیرش  فقط سپردم به خدا چی شد آخرش ۴ سال نگذشت از هم طلاق گرفتن الانم  هردو بدترین اوضاع دارن 😑

وا ، خب شما پول نمیدادین چ ربطی ب اون داره

خب با مظلوم نمایی از شوهرم‌گرفت هی میگفت ندارم

من میگفتم طلاشد بده میگفت واای نه اینا ابرومه جلو خانواده شوهرم با گریه شوهرمو گول میزد میگفت ندارم

بچم مریضه

حرص خوردن تو چه فایده ایی دار بسپارش بخدا منم جاریم و شوهرش کلی از ما پول ما خوردن و ندادن زدن زیرش ...

خیلی سخته...الان فهمیدم دارن میرن دبی دلم شکست

میتونستیم با پولی که بهشون دادیم ماشین بخریم ولی ۳ سال بعد چقدر بی ارزش شده بود پولمون

حالا داره میره سفر

من خیلی دلم‌گرفت

خیلی سخته...الان فهمیدم دارن میرن دبی دلم شکستمیتونستیم با پولی که بهشون دادیم ماشین بخریم ولی ۳ سال ...

میدونم درکت میکنم منم وقتی دیدم خونه بزرگتر خرید اما زیر پول ما میزنه اشکم اومد گفتم خدایا خودت سپردم حالا من خدایی راضی به طلاق نبودم ولی مث اینکه خدا از من بیشتر ناراحت شد😔

خیلی با سیاسته...مادرشوهرم که پشت دخترشهبه همه میگه داداشم خوبه خانومش حسادت میکنه....

درکت میکنم منم یه روز واقعا تحملم تموم شد و از ته دل شکایتم بردم پیش خدا. یک ماه بعد به طور معجزه آسایی بدون دارو باردار شدم و بعد از من خواهر شوهرم باردار شد و جنینش سقط شد. 

در خواست دوستی آقایان  پذیرفته نمی‌شود. 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792