تاریخش تو یه کتاب قطور نشونم دادم و اون کتاب هم نورانی بود کلا سرنوشت همه کسایی که میشناختم تو اون کتاب بود ولی از کتابه فقط یه تاریخ یادم موند که چند سال بعدش تو همون تاریخ از مرگ نجات پیدا کردم.
کتاب هم رو سنگ مرمر باشکوه وسط یه عمارت بزرگ بود من رفتم بالا سر کتاب و میخوندم و خودش ورق میخورد
نه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
