دو تا جاری سمی دارم
هر روز نوبتی زنگ میزدن پشت سر شوهرم و مادرشوهرم میگفتن دلمو پر میکردن
باعث میشد با شوهرم دعوام بشه. تا اینکه یه روز خسته شدم از حرفاشون بدون اینکه بهشون چیزی بگم بلاکشون کردم. شمارشون گذاشتم تو لیست سیاه که دیگه نتونن تماس بگیرن باهام . واقعا دیگه مخم نمیکشید. زندگیم داشت خراب میشد . از وقتی که قطع ارتباط کردم خدایی هیچ دعوایی نداریم من و شوهرم. حالا بنظرتون اگه یه جایی باهاشون چشم تو چشم شدم اگه پرسیدن چرا مسدود کردی مارو چی بگم؟؟؟