رابطمون امشب تموم شد، گریه کردم، خیلی هم گریه کردم التماسش کردم که نرو همه چیو خودم درست میکنم یه فرصت میخوام، گفت نه، منم حالم خیلی بده بود، ولی با پایین حرف زدم، الان حالم خیلی خوبه، احساس میکنم داییم پشت و پناهمه، (پدرم فوت شده)
الان دیگه حسرت چیزیو ندارم، چون هر کاری کردم براش، به نظرتون طبیعیه که حالم بده نیست؟!