سلام بچه ها
اول از هرچیزی ازتون میخوام لطفا قضاوتم نکنین و خواهرانه بهم کمک کنید
رک و خلاصه اگه بخوام بهتون بگم اینکه که از ۹ سالگی عموم بهم تجاوز میکرد
لطفا چیزی راجب این موضوع ازم نپرسید چون دوست ندارم یاداوری بشه برام چهارده ساله نتونستم باهاش کنار بیام کارم به خودکشی و روانپزشکم رسیده اما نمیدونم چرا خدا نمیخواد بمیرم
مشکل من اینه که یه اقا پسر از دانشگاه خاستگارمه خیلی دوسش دارم ولی ترس و وحشت هیچ جوره نمیزاره بهش جواب مثبت بدم میدونم رابطه نداشته و اهل این چیزا نیست اما نمیدونم اگه گذشتمو بفهمه و بهش بگم چه واکنشی نشون میده اصلا نمیخوام از دستش بدم ولی از یه طرف خیلی از قضاوتش میترسم اینکه باور نکنه و بهم تهمت بزنه اگه هم بهش نگم خیلی بدتر میشه اصلا نمیدونم چیکار کنم بنظرتون مردی هست که این شرایطو قبول کنه؟