من تو بارداری اولم حسرت چیزای کوچیکی رو داشتم مثل عکاسی بارداری مثل لباس بارداری خریدن مثل رفتن خرید برای سیسمونی هر کدوم یه داستانی داشت پشتش راستش عقده یه سری چیزا موند روی دلم که شاید خیلی ساده باشه ولی تو دلم مونده
اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.