یه جاری دارم نزدیک به ده سال ازم بزرگتره
من ۲۰ سالمه و تازه عروسم این آدم همه مدله سم اش رو بهم میریزه
تولدشو تبریک گفتم ولی اون نیومد بگه رفته به همه گفته ازم دلگیره و چون من تبریک نگفتم اونم بهم نیومده بگه همه ی تلاششون میکنه منو از چشم بندازه و موفق هم هست تو این کار
با همه دشمنای من صمیمی میشه
نامزدمو پر میکنه درباره ی همه چی
تازه پریشب رفته بودیم مهمونی معلوم نیست چی بهش گفتن که دلش پر شده تو راه گریه گرده الکی برگشته گفته منو مسخره میکردن این نارحت شده گفته منو اینو جایی نبرن لطفا بقیه هم باور کردن
درحالی که واقعا آدم باشخصیت ای هستم و کوچک ترین چیزی برای مسخره شدن ندارم
چون خیلی سیاست داره همه باورش میکنن فکر میکنن کرم از منه درحالی به جان مادرم من کوچیکترین کاری با این ندارن و ابن تنش میخا
فقط میخوام دست از سرم بردارههه
خانومای با سیاست چیکار کنم با این؟؟؟؟