من نگفتم ازدواج
گفتم اگر اوکی هستی هل بدیم برای آشنایی
چت های دیگ رو نذاشتم طولانی بود و میشد
گفتم بیا ببینیم شاید اونی نباشم ک میخای یا میخام
خودش قبلا چند بار گفت بعد طلاق میام میبینمت
شاید گرفتمت تو شوخیا همش میگفت
همش میگفت چون صبوری و با عرضه میپرستمت
حتی ادامه چت آخر ک گفت نمیشه
همینا رو نوشته بود ک از مردای دورم مردتری🙁
شوهرم ک تکلیف مشخصه طلاقه
شرایط سخت. گذاشتم همش میگ فرصت بده بخاطر همین شرایط پیچیده گذاشتم اگر قبول کرد میرم اما بهم ی ذره بدی کنه برمیگردم شرایطم حق طلاق سکونت اشتغال و تحصیلی و کار
قرضا ماه بیست و خورده با داداش نصف کنه خرج خونه باباش با داداش نصف کنه
تو شورا و دادگا با چند تا شاهد امضا کنن.ک میگ همه قبول الا حق طلاق
میگم اگر ایمان داری تغییر کردی بده .اما خب میگ ن شاید ب هر دلیل عصبی بشم چیزی بگم تو فورا حق طلاق داری تموم بشه
میگ پنج ماهه بشرط مهیا کردن زندگی برای تو حق طلاق دادم شب و روز بیدارم ک زودتر از تاریخ اوکی کنم .
اون وقت یک عمر باید بترسم
چون امضا کرد اگر تا تاریخ فلان دی اگر مهیا نکردم شروط خانم را حق طلاق ب خانم باشد
منم امضا کردم اگر مهیا کرد برمیگردم.اگر نکرد همه چی میبخشم و طلاق در همون روز باید بدهد