یعنی صدساله سمتش نرم اون نمیاد هیچوقت برام گل نخرید هیچ وقت نگفت دلتون گرفته همش تو خونه اید پاشید ببرمتون بیرون هیچوقت وقتی ناراحت بودم نیومد بپرسه چته بدتر بجای اینکه آرومم کنه اونم دو برابر قیافه گرفت و قهر کرد تا آخرش خودم رفتم منت کشی هربار بعد قهر من میرم منت کشی الان دو هفته هست حالم خیلی بده اصلا سمتش نرفتم و اونم هیچ براش مهم نیست دلم مچاله شده کمبود محبت گرفتم اصلا کی شرایطش شبیه منه؟ چیکار کنم اینم بگم با صحبت فایده نداره هزار بار اینارو بهش گفتم. و خیلیم غر میزنم اما این دو هفته حتی غر هم نزدم
خودت شاد و خوشحال نشون بده ب خودت برس بگرد انگار اصلا نمی‌بینیش میاد سمتت
هیچکار
مثل بابای من
شوهرمنم اینطوریه ب اضافه اینک با بقیه خیلی خوبه به ما ک رسید وا رسید
بنظرم شما خیلی وابسته ای و شوهرت داره سواستفاده می‌کنه
بیخیال من که برام مهم نیست از وقتی بچه هم دنیا اومده جامون جدا کردیم اینقدر ب سرم هست که محبت داره نداره یادم نیست
الان خیلیا میان میگن بهش محبت کن کم کم سمتت میاد اما منی که همه کار کردم اما به نظرش نیومد میفهمم چی میگی به نظرم بیخیال شو به زندگیت ادامه بده سعی کن بدون اون بهت خوش بگذره
چی بگم خواهر ان شاءالله که به حق امام حسین مشگلت حل بشه توکلت بخدا باشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
