باید چیکار کزد؟من یه شیش ماهی کات بودم،برگشتیم دوباره.البته به پیشنهاد من.ولی از اونموقع گذاشتم خودش پیام بده و بگه بریم بیرون.خودم پیشقدم نشدم.اون ولی سرده.مثه گذشته نیست.قبلا خیلی بهم زنگ میزد،گاها۳ساعت حرف میزدیم،همش دلش میخواست باهام بیاد بیرون،شب بخیر و صبح بخیر میفرستاد کادو میخرید....الان ولی زنگ نمیزنه نمیگه بریم بیرون اصلا نمیدونم واسه چی قبول کرده پس.و من امشب یه جزوه ازش خواستم گفت بعد باشگاه میفرستم و نفرستاد بعد که پیگیر شدم گفت یادم رفته فردا میدم بهت.و من خیلی ناراحت شدم اینقد سر سری میگیریم و اهمیتی ندارم براش.نه پای رفتن و توان دل کندن دارم نه با این وضعیت حوصله موندن.نمیدوونم چکار کنم