مامانم با خانوادش مشکل داره منظورم خواهرو برادراشه
سر اینکه پدربزرگم ک فوت کرد داییم بدون اطلاع ی چیز الکی گف همه رو جمع کرد برد امضا کردن هرچی ارث و این چیزا بود زد بنام خودش دوتا داییام و چهارتا خاله هام از ی مادر دیگن مامان من خودش از ی مادر دیگه بعد مادر اونا فوت کرده ولی مامانبزرگ منو هس
حالا ب مامانبزرگم هیچی ندادن ب مامانمم ندادن ولی قراره بین خودشون تقسیم کنن مامان منم گف من ارث خودمو میخوام توی فامیلای ما معمولا ب دختر ارث نمیرسه مامان منم چون از ی مادر دیگس گف میخوام اوناهم گفتن ۱٠٠ بیشتر نمیدیم درحالی ک کم کم ۱ میلیارد ب مامان من میرسه خلاصه سر این چیزا داییم قهر کرده و این حرفا ولی خب خاله هام میان خونمون
ولی خب من وقتی داییمو میبینم روبوسیو سلام احوالپرسی میکنیم باهم حالا داییم بعد ۱۶ سال بچه دار شده تازه بدنیا اومده مامانمم با اینکه قهرن ولی ی گردبند گرفته برا بچش ببره پیشش
امشب بچش بدنیا اومده بعد من داییمو فالو کردم اونم فالوم کرد الان بنظرتون بهش پیام تبریک بگم؟
مامانم خوابه ک ازش بپرسم😂