هفته پیش خواهرو مادرش رو فرستاد خونمون
بی خبر
دوروزه خواهرش زنگ میزنه ج میخواد
خودش مجرده و یک سال ازمن کوچیک تر
میترسم عشقش خیلی شدیده دیوونه شده انگار چن روزه بهونه گیر شدم
امروز یهو خودش اومد جلوی در با بابام حرف زد این بار چندمش هست
چیکار کنم میترسم از ازدواج بخاطر دخترم نگرانم فقط